یکی از آیات عظام و علمای اعلام ساکن جمهوری اسلامی گفته بودهاست زنان نمیتوانند رئیس دولت بشوند و استدلال کرده بوده است که: تصور بفرمایید، جلسه مهم دولت تشکیل شده، وزرا و وکلا گوش تا گوش مجلس منتظر نشستهاند تا رئیس جمهور یا نخستوزیر وارد بشود، که ناگهان خبر میرسد خانم، خانم رئیس، عاجز از شرکت در جلسه مهم دولت میباشند. خُب چی شدهس؟ خانوم رفتهس بیمارستان بزاد، رفتِست وضعحمل بکونُد. وقتی پرسیدند: پس چرا در هند و پاکستان و اندونزی و آلمان و سریلانکا، زنها رئیس دولت شدند و میشوند؟ گفت و میگوید: آنها خانمهای یائسه هستند و گرنه این اینجوری نیست که اینجوری بوده باشد..
گویا این تئوری آیتالله ایرانی/اسلامی برای خانم سارا پالین یا بهقول آخوندها «زهرا پالونی» هم صدق میکند، که هنگام حاملگی درست وسط جلسه سخنرانی، کیسه صفرایش ... اِه ... کیسه آباش میترکد و ایشان نمیداند چه بکند؟ چه نکند؟ سخن را بهپایان برساند یا به بیمارستان برود؟ دنباله ماجرا را خودتان اینجا [+] ملاحظه بفرمایید.. * ولی اصل سخن من این نبود، بَل جان کلام این است، که همه جا سخن از کوبیدن برگ برنده جان مککین بر روی میز انتخاباتی ایالات متحده است که با معرفی خانمی خوشتیپ، خوشگل، خوش قد و قامت و حاضر جواب، دستِ (مبارک حسین عوباما) را بد جور تو حنا گذاشته و او را در بدمخمصهای گرفتار کردهاست! زیرا مبارک حسین با عدم گزینش «هیلاری» به سمت معاون خویش، و انتخاب یک مرد نکره گرنکلفت «دلیوری» بنام ( الیوسفالبایدن[+]، السیناتور الأمریکی عن الحزبالدموقرات فی مجلسالشیوخالأمریکی من العیالات ال دیلاوری) رأی زنان آمریکا را بهنفع « زهرا پالونی» از دست داده است. هرچند میگویند دختر هفده ساله زهرا خانم پنج ماهه حاملهاست. که من نفهمیدم این چه ربطی به توانایی و یا عدم توانایی زهرا خانم در پست معاونت ریاست جمهوریاش دارد. مگر حاملگی دخترش «بریستول» تا کنون تأثیری در «گاونر یا گووانور یا Gouverneur» بودناش در آلاسکا داشته است؟ بعضی از نسوان در جمهوری اسلامی خودمان در سن هفده سالگی سهتا شکم زاییدهاند. این دختران بلاد کفر هیچیشون مثل مسلمونا نیست؟ مگر دختر باید حتما هژده ساله باشد تا حامله بشود؟ * من دلم برای مبارک حسین میسوزد و توصیه پسندیدهای برایش دارم، خصوصا که میگویند اصل و نسباش بوشهری و همولایتی من نیز هست. به همشهریام حسین عوباما توصیه میکنم در یکی دو هفته آینده، هنگامیکه مککینیها با دمبشان گردو میشکنند، ناگهان ترقهای در کند و اعلام بکند « سناتور هیلاری» را به سِمتِ وزیر امور خارجه یا رئیس دیوان عالیی کشور یا قاضیالقضات ممالک محروسه معرفی میکند و این جوری تلافی انتصاب زهرا پالونی را در آورد... تا رأی زنان آمریکا، نه تنها در نیویورک، محل سناتوریی هیلاری، بلکه در انکوریج و آلاسکا هم رأی زنان دو دل را از آنِ خود سازد. امتحاناش مجانی ست.
گیرم که این «هیلاری» شیطان در پوست خویش نهان دارد و من، منِ میداف، هرگز آرزو نمیکردم این زن، عیالِ من باشد، هرچند ده برابر من حقوق میگیرد ولی نمیدانم هیچ توجه کردهاید یا نه؟ هیلاری فقط با لباناش میخندد و نه با چشماناش... و اینجور زنها خطرناک هستند. من هنوز یادم نرفته چه بر سر شوهر بدبختاش «بیلی» آورد هنگامیکه برای رفع خستگی از کار روزانه سیگار برگی با «مونیکا لوینسکی» کشیده بود! فکرش را بکنید، اگر عیال من میبود، در آآآآن یتیمام میکرد... بگذریم... ولی عوباما که نمیخواهد با او سیگار بکشد! عوباما احتیاج بهآرای طرفداران هیلاری دارد که قرار است زهرا خانم از وی بگیرد...همین...