Montag, 12. November 2007
سخنی با دوستان
تعدادی چند از دوستان و خوانندگان وبلاگ‌ام، بویژه دانشجویان عزیز دانشگاه‌های دریایی ایران، که اگر از یکی دو تا ذوب شده‌‌‌ی هزل‌نویس بگذریم، الحق در بین آن‌ها فرهیختگان و شایستگانی وجو دارند که مایه افتخار وطن هستند از من می‌پرسند چرا بیش‌تر به مطالب سیاسی می‌پردازم و کم‌تر به مسایل دریایی؟
این اولین‌بار نیست که چنین پرسشی از من می‌شود. من بار‌ها، چه از طریق ایمیل چه تلفنی به این پرسش‌ها پاسخ داده‌ام. و مجددا تکرار می‌کنم:
آن زمان که قبای دریانوردی را به‌دیوار تاریخ آویختم و پس از چهل و اندی سال موج دریا و استرس و بی‌خوابی ردای بازنشستگی را بدوش کشیدم در این اندیشه بودم که با آن‌همه جنب و جوش و فعالیت دریایی که داشته‌ام اینک چه کنم از بیکاری در ساحل.
من اشتباه می‌کردم آن‌قدر گرفتاری و مشغولیت و سرگرمی وجود داشت که حتا وقت کم می‌آوردم. از جمله فعالیت قلمی و سرگرمی فکری که به آن دست یافتم یکی هم اینترنت بود، که اکثر وقتم را پُر می‌کرد.
اما از همان آغاز وبلاگ‌نویسی هرگز در این اندیشه نبودم که به تدریس علوم دریایی بپردازم. نخست این‌که صفحات وبلاگ شخصی، جایی که کوتاه‌نویسی را می‌طلبد و مردم حوصله خواندن مطالب بلند را ندارند، جای این‌کار نبود. تدریس علوم دریایی را نمی‌شود در جند سطرخلاصه کرد. دوم این‌که این علوم تخصصی را در دانشگاه‌های دریایی، که دارای همه گونه امکانات تئوری و عملی هستند، به بهترین نحو تدریس می‌‌کنند و نیازی به یاد داشت‌های پراکنده من نیست.
با این حال در سالهای نخست وبلاگ‌نویسی آن‌چه را که قابل انتشار یافتم به قلم آوردم و مورد استقبال شما دوستان نیز قرار گرفت. اینک دوستان تازه و یا کسانی که به‌هردلیل موفق نشده‌اند سری به آرشیو‌ وبلاگ‌ بزنند می‌پرسند چرا چیزی از دریا نمی‌نویسی؟ که اگر بازنویسی کنم تکرار مکررات و امری بی‌هوده خواهد بود، اگر شما هم مثل خود من حوصله سر زدن به آرشیو وبلاگ‌ها را ندارید آن مسأله دیگری‌ست. می‌گویید مایلید از تجربیات من استفاده کنید. دوستان عزیز، ضمن سپاس از لطف شما، تجربه در عمل حاصل می‌شود و نه در وبلاگ! دریانوردی؛ دریایی از علوم و تجربه در خود نهان دارد. من از کجا شروع و به‌کجا ختم کنم. آن‌چه قابل ذکر بود گفتم و نوشتم. تجربه‌ی بیش‌تر را باید در عمل حاصل کرد. خصوصا که هر موقعیتی با موقعیت پیشین تفاوت دارد و نمی‌شود یک نسخه را برای همه‌ی سوانح تعمیم داد. حکایت همانند حکایت شغل و تخصص یک جراح است. او چگونه می‌تواند مسیر یک عمل جراحی را طوری در وبلاگ تشریح کند که مورد استفاده عملی دیگران قرار گیرد؟ هم اکنون، تا آنجا که من اطلاع دارم، در وبلاگشهر دو پزشک به وبلاگ‌نویسی مشغولند. کدام یک از آنها فلان دارو را برای فلان بیماری تجویز کرده است؟ .
من اگر در یکی از دانشگاه‌های دریایی تدریس می‌کردم، هر جا به موردی برمی‌خوردم که تجربه‌ام را می‌طلبید، می‌توانستم راهنمایی کنم و از تجربیات شخصی‌ام نمونه بیاورم ولی اینجا در وبلاگ به کدام مشکل اشاره کنم و از کدام تجربه حرف یزنم که همه شرایطی را که در بالا ذکر کردم دارا باشد؟
امیدوارم این توضیح کوتاه کفایت کند.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به دنباله بفرستید: Donbaleh

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com