نوار غزه از چهار طرف، از زمین، از دریا و از هوا، توسط اسراییل کنترل میشود. این نوار از طرف غرب، در مرز رفع، در کنترل مصر است. مصریها تا چه حد وظیفهشان را، مبنی بر منع ورود اسلحه به گروه حمس جدی میگیرند، امر دیگریست. پس از درگیری حزبالله لبنان با ارتش اسراییل، که بهجنگ 33 روزه معروف شد، اروپاییها تعهد کردند مرز دریایی بین سوریه و لبنان را، برای جلوگیری از ورود اسلحه به حزبالله، کنترل کنند. این مهم بهعهده نیروی دریایی آلمان گذاشته شد، که سالیانه مبالغ هنگفتی از بودجه نظامی و پول مالیات دهندگان را، بیهوده، بههدر میدهند. کنترل این سواحل از عهده خود لبنان هم ساخته است. مزید بر اینکه اگر آلمانها اسلحهای هم در حال حمل به لبنان بیابند، که تا کنون چنین چیزی اتفاق نیافتاده است، اجازه تیراندازی و دخالت مستقیم، ندارند. آنچه اسلحه از جمهوری اسلامی وسیله هواپیما به سوریه منتقل میشود از راههای زمینی، که کنترلاش در دست سوریهاست، بهدست حزبالله میرسد. نیروی دریایی آلمان جز ولخرجی پول مالیاتدهندگان کار دیگری در دریای مدیترانه نمیکند و من در شگفتام که هیچ حزبی، جز چپها، که نیروی چندانی نیستند، به این ولخرجیها اعتراض نمیکند. این هم یکی دیگر از نتایج شوم و منفی ادغام دو حزب بزرگ آلمان است، که مدت دو سال است میدان را خالی از یک اپوزیسیون مؤثر کرده است، این دو حزب بزرگ و اصلی، که مشترکا دولت را تشکیل دادهاند، هر غلطی دلشان خواست میکنند و کس نیست که بهاعتراض احزاب کوچک و خارج از محدوده قدرت گوش دهد. سرطان جمهوری اسلامی گویا به اینجا هم سرایت کرده است.
در ویدیو کلیپ زیر مشاهده میکنید چگونه ناوچههای آلمانی از زور بیکاری به مانورهای بچهگانه و بیمسؤلیت در سواحل لبنان دست میزنند، که باعث برخورد دو ناوچه و وارد آوردن خسارت شدید به یکی ازآنها شدهاست. مجله هفتگی « اشپیگل» از خسارت هنگفت خبر میدهد، که بارش بر دوش مالیات دهندگانی است، که من نیز یکی از آنها هستم. فرمانده این ناوچه تنبیه شدهاست. برود خدا را شکر کند من آنجا نبودم ....